جدول جو
جدول جو

معنی شراب ریختن - جستجوی لغت در جدول جو

شراب ریختن(خَ فَ شُدَ)
شراب دادن. می از جام به پیاله سرازیر کردن:
دهان شیشه گشا صبح شد شراب بریز
میی به ساغر من همچو آفتاب بریز.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
شراب ریختن
ریختن می در پیاله
تصویری از شراب ریختن
تصویر شراب ریختن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ زَ ءَ / مَ زَ ءَ)
افیون در باده کردن. کنایه از پشت دادن شراب تا مستی گذاره آرد. (آنندراج) :
تا هرکه باشد یار تو بیخود شود درکار تو
ای زیر لب گفتار تو در باده افیون ریخته.
امیرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا